عکس نوشته alone با سری جدید عکس نوشته های من هستم تنها با شما هستیم امیدوارم از عکس نوشته alone خوشتان بیاید ۲۰ عکس نوشته alone زیبا و با کیفیت عالی
عکس نوشته alone
من به اندازه چشمان تو غمگین ماندم
و به اندازه هر برق نگاهت نگران
تو به اندازه تنهایی من شاد بمان
***********
زندگی چون قفس است
قفسی تنگ پر از تنهایی
و چه خوب است دم غفلت آن زندانبان
و سپس بال و پر عشق گشودن
بعد از آن هم پرواز
***********
من اینجا
باز هم تنهاتر از همیشه
باز خاطراتت
به سمت تنهاییام
هجوم میآورند
و باز خاطره های تنهاییام
دیگر خاطرهها
به تکرار روزهایم عادت کردهاند
دیگر تمامی لحظات زندگیم را میشناسند
باز تنها شدهام
خاطراتت تمام میشوند
سکوت تلخی روزهای خستهام را فرا میگیرند
باز تنها میشوم
اما نه شاید تنهاتر از همیشه
***********
وقتی من تنهایم
همه غصهها
همچو کابوسی وهم انگیز
میگیرند مرا در بر خویش
وقتی من تنهایم
همهی شادیها
ناگهان رخت برمیبندند از بر من
موقع تنهایی
خنده هم پر میکشد
از لبهایم
اشک هم، چون رودی
همه شب، جاریست از چشمانم
کاش تنهایی من هم به سرآید باز…
***********
و بعد از تو دلم از عطش عشق طغیان کرد
گاه از دو روزنهی رخسارم
گاه در نگاهی پوچ در تاریکی شبهایم
گاه در بازدمی اندوهناک که با زحمت
از قفس آزاد شده
و پایانش خدا را شکر میگویند
و گاه در وجودم که به هیچ پایانی نمیرسید مگر:
تنهایی، تنهایی، تنهایی
***********
میبینی ای لحظههای خالی از احساس تهی
میبینی که چه صدای خرد شدن دستهای خزان شدهاش
در دستهای تنهایی کسلآور است و تو را نیز بی رمق میکند
آه
پس او چه گوید؟
***********
تمام جادههای جهان را
به جستجوی نگاه تو آمدهام پیاده
این تو و این پینههای پای من
حالا بگو در این تراکم تنهایی
مهمان بی چراغ نمیخواهی؟
عکس نوشته alone
چه کسی گفته که من تنهایم؟
من، سکوت، خاطرات، بغض و اشک همیشه با همیم…
بگذار تنهایی از حسودی بمیرد!
***********
غروب غمهایت را
به هر قیمتی خریدارم
اگر همدم شبهای تنهایی من باشی
***********
کسی که
در آغوش غم بزرگ شده
تنهایی بهترین همدم اوست
***********
هواهای دونفره را
تنهایی قدم زدیم
با یاد کسانی که هوای ما را نداشتند…
در غریبانهترین لحظهی تنهایی خود
چشمهایم را که در آن دریایی از محبت موج میزند
به تو خواهم بخشید
تا هیچگاه به پاکی احساسم شک نکنی
***********
چرا غمها نمیدانند
که من غمگینترین غمگین شهرم؟
بیا هی دوست با من باش
که من تنهاترین تنهای شهرم
***********
تنهاییام را به کافه میبرم
مینشینم پشت میز همیشگی
کافهچی میپرسد:
چه میخوری؟
میگویم:
همان غصهی همیشگی…
***********
هر قطره اشک نشان دل شکستگی است
هر سکوت نشان تنهایی است
هر لبخند نشان مهربانی است
هر پیام نشانی از دلتنگی من برای تو است
عکس نوشته alone
هیچ کس ویرانیام را حس نکرد
وسعت تنهاییام را حس نکرد
در میان خندههای تلخ من
گریه پنهانیام را حس نکرد
*******
آنکه مست آمد و دستی به دل ما زد و رفت
او در این خانه ندانم به چه سودا زد و رفت
خواست تنهایی ما را به رخ ما بکشد
طعنهای بر در این خانه تنها زد و رفت
*******
شب من پنجرهای بی فردا
روز من قصهی تنهایی ما
مانده بر خاک و اسیر ساحل
ماهیام ماهی دور از دریا
*******
وفای اشک را نازم که در شبهای تنهایی
گشاید بغضهایی را که پنهان در گلو دارم
عکس نوشته alone
وسعت درد فقط سهم من است
باز هم قسمت غمها شدهام
دگر آیینه ز من با خبر است
که اسیر شب یلدا شدهام
من که بی تاب شقایق بودم
همدم سردی یخها شدهام
کاش چشمان مرا خاک کنید
تا نبینم که چه تنها شدهام
**********
برایم زندان ساختی با این بی وفایی
خستهام از این زندان از این تنهایی
حسرت به دل ماندم که روزی بیاید
که دهد مرا از این زندان رهایی
**********
شمع و پروانه و بلبل همه جمع اند
بی رحم ، بیا رحم به تنهایی من کن
عکس نوشته alone
من چه تنها و غریبم بی تو در دریای هستی
ساحلم شو غرق گشتم بی تو در شبهای مستی
******
در این دنیا که حتی ابر نمیگرید به حال ما
همه از من گریزانند تو هم بگذر از این تنها
******
منم تنهاترین تنهای تنها
اسمتو مینویسم روی شنها
باد میاد اسمتو پاک میکنه
کارم شده در این صحرای غمها
عکس نوشته alone
نرو تنهام نذار با درد و غمهام
اگر چه دلخوری از خیلی حرفام
به قرآنی که از سایهاش گذشتم
به جون هر دوتامون خیلی تنهام
*********
تو آسمان دنیا هر کسی ستاره داره
چرا وقتی نوبت ماست آسمان جایی نداره؟
واسه من تنهایی درده
درد هیچ کسی را نداشتن
هر گل پژمردهای را تو کویر سینه کاشتن
دیگه باور کردم اینو که باید تنها بمونم
تا دم لحظه مردن شعر تنهایی بخونم
*********
چرا وقتی که آدم تنها میشه
غم و غصش قد یه دنیا میشه
میره یه گوشه پنهون میشینه
اونجا رو مثل یه زندون میبینه
غم تنهایی اسیرت میکنه
تا بخوای بجنبی پیرت میکنه
*********
نرو تنهام نذار با درد و غم هام
اگه چه دلخوری از خیلی حرفام
به قرآنی که از سایهش گذشتم
به مرگ هر دوتامون خیلی تنهام
*********
و بعد از تو دلم از عطش عشق طغیان کرد
گاه از دو روزنه ی رخسارم
گاه در نگاهی پوچ در تاریکی شب هایم
گاه در باز دمی اندوهناک که با زحمت
از قفس آزاد شده و پایانش خدا را شکر می گویند
و گاه در وجودم که به هیچ پایانی نمی رسید مگر تنهایی
*********
می بینی ای لحظه های خالی از احساس تهی
می بینی که چه صدای خرد شدن دست های خزان شده اش
در دست های تنهایی کسل آور است و تو را نیز بی رمق می کند
آه ، پس او چه می گفت ؟
*********
من چه تنها و غریبم بی تو در دریای هستی
ساحلم شو غرق گشتم بی تو در شبهای مستی
عکس نوشته alone
هرکس به میزانی که تنهایی نیاز دارد
عظمت دارد و بی نیاز تر است
******
رفتی و ندیدی که چه محشر کردم
با اشک تمام کوچه را تر کردم
وقتی که شکست بغض تنهایی من
وابستگی ام را به تو باور کردم
******
من آن گلبرگ مغرورم نمی میرم ز بی آبی
ولی بی دوست میمیرم در این مرداب تنهایی
******
وصال در عشق بس چه دارد حیرانی
من نگویم رسیدم به وصال
اما دیده ام ناله ی عاشقی در تنهایی
گریان سخن می گفت
می کرد حق حق و بی تابی
ای کاش می شد اینگونه عاشق شد
******
عشق من تو باش
نه برای اینکه در این دنیای بزرگ تنها نباشم
تو باش تا در دنیای بزرگ تنهایی ام تنهاترین باشی
ممنونم از متن های قشنگتون.من هم خیلی تنها هستم اما خب خودم تنهایی رو انتخاب کردم و از تنهاییم لذت میبرم.